فرهنگ امروز/ داوود فتحعلیبیگی:
اغلب پدیدههای نمایشی در دنیا از دل آیینها بیرون آمدند و مستقل شدند؛ از جمله هنر شبیهخوانی. شبیهخوانی هم یک آیین نمایشی و هم نمایشی آیینی است که روند شکلگیری آن از دل دستههای عزاداری روز عاشورا آرامآرام شکل گرفت. شبیهسازی پیدا شد و بعد بین شبیهها، گفتوگو به وجود آمد. رفتهرفته رسید به تعزیههای سیار و بعد رسید به تعزیههای ثابت؛ وقتی به تعزیه ثابت رسید، دیگر از دستههای عزاداری مستقل شد. اما بهدلیل اینکه در فرصتهای معینی که ویژگی آیینی و مذهبی دارد، اجرا میشود، طبیعتاً بهعنوان آیین نمایشی یا نمایش آیینی مورد توجه قرار میگیرد.
در نمایش مذهبی یا تئاتر دینی هیچ شکل خاصی را نمیتوان در نظرگرفت. تئاتر دینی بیشتر از وجه مضمون و محتوا قابل بررسی است یعنی نمیتوان گفت که این شکل از تئاتر دینی است و این شکل دیگر غیردینی، به عبارتی نمیتوان این نوع تئاتر را طبقهبندی شکلی کرد. به علت آنکه گاهی میتوان در نمایشهای کمدی نیز مضامین مذهبی را بیان کرد. ضمن اینکه مذهب خارج از زندگی، آداب روزمره، اخلاق و... نیست. همین که بگوییم دزدی بد است، در واقع داریم یک باور مذهبی را ترویج میدهیم. بههمین دلیل فقط ما در محدوده نمایشهای آیینی میتوانیم بگوییم که این نمایش مربوط به آیین کدام مذهب است یا به آیین نهایی کدام کشور ارتباط پیدا میکند. این را هم باید بگوییم که در حوزه تئاتر معاصر، بحث روی محتوا است، نه شکل آن.
خرده آیینهای متعددی در دل تعزیه جای گرفتهاند. ما هیچ پدیده آیینی نداریم که جنبههای نمایش آن به قدرت تعزیه باشد. مثلاً ما آیین نخلگردانی داریم ولی ربط زیادی به تعزیه ندارد؛ اما چون خود نخل نمادی از عماری (صندوقی که بر پشت پیل نهند) است و وقتی شما پیشینه تاریخی آن را بررسی میکنید، به آیین سوگ سیاووش هم میرسید.
چون آنچه از نقاشیهای موجود و اسناد دیگر پیدا شده، جنازهای از سیاووش را مجسم کردهاند که در دل یک عماری گذاشته شده و مردم این جنازه را روی دست گرفتند و دارند شیون و واویلا میکنند. این موارد بعدها تغییر محتوا یافته است. به هر حال چون سیاووش بهعنوان یک جوان پاک سیرت در نظر ایرانیان حائز اهمیت است، جزو خدایان و گیاهان نباتی محسوب میشده است.
در نمایش دینی، ما گاهی وقتها نمونههای خوبی داشتیم. مثل نمایش «پل» یا «عشقه» رحمانیان یا نمایش «مجلس ضربت زدن» نوشته آقای بیضایی. یا خود من که «این غرفه از بهشت» را نوشته بودم. همه اینها به جهت محتوایی ویژگی دینی دارند و نه به جهت شکلی. البته در اثری مانند عشقه آقای رحمانیان، میبینیم که ردپایی از قراردادهای اجرایی تعزیه در آن وجود دارد اما تعزیه نیست؛ گرچه مضمون و محتوای آن کاملاً مذهبی است. خیلی از آثار هم که سالها تکرار شدند، بیشتر به سمت مرثیهخوانی رفتهاند تا تئاتر دینی به مفهوم کامل و جامع کلمه؛ بعضیها هم آمدند و به بهانه اجرا یک بخشهایی از تعزیه را در کارشان آوردند؛ اتفاقاً جالب اینجاست که بخش تعزیه آنها از بس خوب اجرا میشده، از خود آن نمایش سرتر اجرا از کار درمیآمده است.
من کارهایی را برای اجرا مد نظر دارم که در حال حاضر امکانش فراهم نیست. امیدوارم شرایطش فراهم شود چون خیلی دوست دارم آنها را اجرا کنم، خصوصاً یک نمایش که درباره موعظههای حضرت زهرا(س) است. نمایشی که مربوط به دوران نقاهت و بستری بودن حضرت زهرا(س) است.
منبع: روزنامه ایران
نظر شما